نکند باز هم پیدایت شود

من را بخوان

چون اسکله‌ای سنگی

که سفیدی‌ِ میان موج‌آب‌های دریا را.

من را بشنو

چون مرغ دریایی

که سکوت نانوشته‌ی لابه‌لای تلاطم‌ها را!

من را دریاب

چون موجی

که ماهیِ در ساحل افتاده‌اش را.

من را به خاطر بسپار

چون ساحل

که ردِ چوب‌خطِ عاشقی دل‌شکسته را!

و مرا به آغوش بکش

چون گرماآبی

که جنازه‌ی هر شبِ ماهش را.

می‌خواهم بخوابم

بخوابم

و بخوابم

نکند باز هم پیدایت شود

و جنازه‌ام را

از آغوش خودت بیرون بکشی!

 

عکس: حمیدرضا امیری

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *