گاهی فکر میکنم این حجم از پراکندهکاری دارد از سرعتم کم میکند.
بیشتر که فکر میکنم، میبینم هر فعالیتی، تسلیبخشِ بخشی از وجودم است. بعد هم به قول محمدرضا شفیعی کدکنی
“به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید…”
فقط باید مصممتر، مستمرتر و با انعطافپذیری بیشتر ادامه بدهم.
و سعی کنم انرژیام را که
از افکار، احساسات و عملکردم سرچشمه میگیرد، بالا نگه دارم.
و به خودم یادآوری کنم،
بازیِ طولانی مدتی در پیش هست
که باید با لذت تمام مسیر را رقصید!
عکس را از صفحهی “نشر نو” برداشتم
و عجیب این عکس آرامشبخش است
و جوابم سوالم را در ریشههایی که در همهی جهات رشد میکنند، یافتم!
آخرین دیدگاهها