شعری از آنا آخماتووا

مرا به شگفتی وامی‌داری، وقتی می‌گویی فراموشم می‌کنند.

مرا صدها بار فراموش کرده‌اند.

صدها بار در گور آرام گرفته‌ام.

الهه‌ی شعر کور شد و گنگ،

و چون دانه‌ای در زمین گندید.

تا کی بار دیگر چون ققنوس

از میان خاکستر پرگیرد

به سوی آبی اثیری.

 

شعر از آنا آخماتووا

ترجمه‌ی احمد پوری

 

عکس را مرداد ماه گرفتم

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *