شاید در جهانی دیگر تحقق یابیم
شاید…
تصویر:درختی در پارک مجیدیه شمالی
٭٭٭٭٭٭
١.چگونه به خورشید نگاه کنم
وقتی همهی طنابهای دار را
به طلوع خورشید
گره زدهاند
وقتی باد از وزیدن شرم دارد
قطرههای باران از باریدن
و خبر مرگ از زندگی پیشی گرفته
اندوه کوهی شده است
بلندتر از قلهی اورست
و فریاد
درهای عمیقتر از درهی کنیون!
ای مرگ!
خسته نشدی از کشتن ما؟
کاش دست برمیداشتی
کاش کلید شب را دور نمیانداختی.
بعد از آنکه بر سرنوشت ما خط کشیدی
فقط ای کاش…
٢.دارم فراموش میشوم
و این واقعیت تلخیست
که مدتها منتظرش بودم!
آخرین دیدگاهها