از خاک به سیارهای خاکی آمدهایم وُ
به خاک باز خواهیم گشت.
سفری از خاک به خاک!
از خود به خودی دیگر!
به دست میآوریم وُ
به دست میآوریم وُ
به دست میآوریم وُ
از دست میدهیم وُ
از دست میدهیم وُ
از دست میدهیم!
دستهای خالی ما
زخم روی زخم برمیدارند.
زخمهایی که گنج ما هستند وُ
گنجهایی که زخم ما!
و اصیلترین دارایی ما
همان سرزمینِ به تاراجِ غم رفتهی تنمان است.
که روح آوارهمان را
مَسکنیست امن وُ مأمنی امنتر
و مُسکن وُ مخدریست قوی!
عکس:
شاخه گلی دور افتاده بود
از هم ریشههایش!
آخرین دیدگاهها