کلمات بینوا
غرقهی اشک و خیسِ مرارت
تعمید دوباره مییابند.
پرندهگانی که بالهای خود را باز میآفرینند
به پرواز در میآیند
به نغمهسرایی میپردازند
و کلماتی که نهان میکنند
کلمات آزادیست.
بالهای آنان شمشیرهاییست
که باد را از هم میدرد.
میعاد:
.اینجا
پرندهگان نمیخوانند
ناقوسها خاموشند
و یونان نیز
لب فرو بسته
با تمامیِ مردهگانِ خویش
بر خرسنگهای خاموشی
در کارِ تیز کردنِ پنجههای خویش است
چرا که یکه و تنها به خود نوید داده
آزادی را.
یانیس ریتسوس
آخرین دیدگاهها