اشعاری از یانیس ریتسوس

کلمات بینوا

غرقه‌ی اشک و خیسِ مرارت

تعمید دوباره می‌یابند.

پرنده‌گانی که بال‌های خود را باز می‌آفرینند

به پرواز در می‌آیند

به نغمه‌سرایی می‌پردازند

و کلماتی که نهان می‌کنند

کلمات آزادی‌ست.

 

بال‌های آنان شمشیرهایی‌ست

که باد را از هم می‌درد.

 

 

میعاد:

.این‌جا

پرنده‌گان نمی‌خوانند

ناقوس‌ها خاموشند

و یونان نیز

لب فرو بسته

با تمامیِ مرده‌گانِ خویش

بر خرسنگ‌های خاموشی

در کارِ تیز کردنِ پنجه‌های خویش است

چرا که یکه و تنها به خود نوید داده

آزادی را.

یانیس ریتسوس

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *