به نخستین گناه می‌اندیشم

١.من به نخستین گناه می‌اندیشم
به دستی دراز شده به سمت سیبی سرخ
و تاریکی نشسته لابه‌لای شاخه ها
به خش‌خش برگ‌ها وُ
نفس نفس زدن‌های باد میان سبزه‌زار
به آسمان 
که قبرستان ستاره‌هاست
و زمین که هر شب سنگسار می‌شود
 به جرمِ دیدنِ نخستین گناه
با بارشِ شهابی!
 
٢.نگفتی کجا مانده‌ای
 عشق
که شب اینقدر تاریک شده است
و ماه خودش را پشت تکه‌ای ابر پنهان کرده؟
می‌دانی
خیلی وقت است که
هیچ بارش شهابی
آسمان را نور باران نکرده است وُ
هیچ ریسه‌ای از ستاره‌‌ها
قلبش را به تپش نینداخته؟!
 
تصویر: نمونه‌ای از تلفیق نقاشی کلاسیک با عکس سلبریتی ها
به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *